پدرم بعد از چند سال که من از شهر دور بودم، نامهای فرستاده و از من خواسته بود که به شهر برگردم تا در مسئلهای خطرناک که در نامه به آن اشاره نکرده بود به او کمک کنم اما همه چیز این سفر به نظر جهنمی میآمد و از همان ثانیه اول به نظر میرسید که این سفر احتمالاً آخرین سفر من به هر نقطهای از دنیا باشد. اگر دفترچه خاطرات نقش اصلی بازی Pathologic 2 را باز کنیم احتمالاً با این نوشتهها رو به رو خواهیم شد، ساخته جدید استودیوی روسی نسبتاً قدیمی Ice-Pick Lodge با وجود اینکه عدد 2 را در کنار نام خودش میبیند، دنبالهای بر اولین ساخته این استودیو نیست و در واقع بازسازی گسترش یافته آن است که البته فعلاً فقط یک سوم داستانش در دسترس قرار دارد، با بررسی Pathologic 2 همراه شوید تا ببینیم این بازسازی تا چه اندازه موفق بوده است.
داستان در شهری خیالی در کنار رودخانهای به نام Gorkhon اتفاق میافتد و آشنایی بازیکنان با شخصیت اصلی که Artemy Burakh نام دارد، از نقطه انتهای داستان شروع میشود. شهر به دلیلی که دقیقاً مشخص نیست، به طور کامل از هم پاشیده و رهبران شهر قصد بمباران کامل آن را دارند تا مشکلی که شهر را به نقطه نابودی کامل رسانده، به دیگر نقاط جهان سرایت نکند. در لحظهای که «آرتمی» در مجاب کردن رهبران شهر شکست خورده و راهکار او برای نجات شهر از دید رهبران کافی به نظر نمیرسد، شخصیتی مرموز ظاهر شده و به آرتمی فرصت 12 روزه مجددی میدهد تا مشکل شهر را حل کرده و جلوی نابودی آن را بگیرد، موفقیت آرتمی در این راه و کشف رازهای تاریک شهر کاملاً وابسته به تصمیماتی است که بازیکن در این مدت زمان اندک میگیرد.
داستان Pathologic 2 به حدی مرموز و سؤال برانگیز است که در چند ساعت ابتدای آن سردرگمی عجیبی بازیکن را فرا میگیرد که همین مسئله یکی از بزرگترین نقاط قوت اصلی آن به شمار میآید. در کمتر بازی ویدئویی چنین فضاسازی را مشاهده کردم که با نمایش تصویرهایی که از قدرت تحلیل و ادراک بازیکن به طور کامل خارج هستند و حس ترس و ناتوانی را در او القا میکنند، مخاطب را علاقمند به کشف حقایق دنیای غیرقابل درک اطراف کرده باشد. مقدمه بازی که نقطه پایانی فاجعه را نشان میدهد، در کنار کابوسها و رؤیاهای آرتمی در هنگام سفر به شهر، نمایشی چنان جذاب برای مخاطب خلق کرده که حتی لحظات کم رمق ابتدای حضور در شهر هم باعث نمیشود که مخاطب بیخیال درآوردن ته و توی ماجرا شود.
در کنار فضای مرموزی که به واسطه دنیای اطراف به بازیکن منتقل میشود، شخصیتهایی که در این دنیا زندگی میکنند هم حالات مرموز خاص خود را دارند. زمانی که شروع به صحبت با یکی از این افراد میکنید، به جای ادا کردن دیالوگی که در کنار تصویر آنها نوشته شده و بازیکن باید به آن جواب دهد، درونیات خود و حسی که نسبت به آرتمی و شرایط موجود دارند را به زبان میآورند. به طور مثال، دوستی قدیمی که سالهاست شما را ندیده در حالی که طبق دیالوگ خود از شما درخواست کمک دارد اما در قالب حس و درونیاتش شما را بزدل و بیعرضه خطاب میکند یا فردی که در دیالوگ اعلام میکند قصد کمک به شما را دارد، درونیاتش از آرتمی به عنوان کسی که به سادگی فریب میخورد یاد میکند! و مخاطب در میان این دوگانگیها باید جوری واکنش نشان دهد که هم کار خودش پیش برود و هم احساس اینکه مورد سوء استفاده قرار گرفته است به او دست ندهد.
گیمپلی به طور کلی همان چیزیست که در نسخه اصلی وجود داشت. در هر روز یک هدف اصلی وجود دارد که انجام متناسب آن باعث نجات افرادی میشود که در ادامه کار برای نجات شهر به کمک آنها نیازمندید. در کنار هدف اصلی، تعدادی مأموریت فرعی هم پیش پای شما قرار میگیرند که به کشف زاویایی دیگری از پشت پرده شهر کمک میکنند. شهر ساختاری زنده دارد و اتفاقاتی که در ساعات خاصی از روز باید رخ دهند، بدون در نظر گرفتن اینکه بازیکن در هنگام رخ دادن آنها حضور داشته، به وقوع میپیوندند. بازیکن در Pathologic 2 صرفاً یک بازیگر در یک داستان بزرگتر است نه مرکز دنیای آن.
مشکل دیگری که بر سر راه موفقیت بازیکن وجود دارد، توجه به نیازهای اساسی آرتمی است. تشنگی، خستگی و گرسنگی همه بر عملکرد آرتمی اثر منفی میگذارند و در شهری که روز به روز بیشتر تبدیل به جهنم میشود و مواد مورد نیاز نایابتر و گرانتر میشوند، رسیدگی به این نیازها سختتر و سختتر میشود. وقتی دنیای اطراف شما را طاعون و جنون فرا گرفته است، آیا برای رفع نیازهای اولیه خود، دست به قتل و دزدی میزنید یا نیاز به خواب و غذا را واپسزنی میکنید و به دنبال راه نجات شهر میگردید؟ البته قتل و کشتار کمی سخت است چون هم دید مردم هر منطقه شهر نسبت به آرتمی تغییر میکند که باعث حمله چند نفری آنها و ناکار کردن شما میشود و هم اینکه سیستم مبارزات بازی به شدت ابتدایی و ناکارآمد طراحی شده است.
انتخابهای هنری جذابی در بخش بصری انجام گرفته و با طراحی ظاهر شخصیتها و ساختمانها، حس رعب و وحشت دو چندانی به بازی اضافه شده است اما با وجود اینکه Pathologic 2 اثری منتشر شده در سال 2019 است، ظاهر آن در بهترین تنظیمات گرافیکی حتی یادآور آثار سال 2009 هم نیست و بد تر از این، در پایینترین تنظیمات گرافیکی هم چندان بدون مشکل اجرا نمیشود. از دید منطقی بعد از نقد کردن چندین و چند عنوان از بازیسازان روسی باید به کمبودهای فنی عناوین ساخته شده توسط این گروه از سازندگان عادت کرده باشم اما هر رو به رو شدن با هر محصول روسی جدیدی که مشکلات پیش پا افتاده اما آزاردهنده همیشگی را در بستهبندی خود جا داده، باز هم باعث میشود تا زیر لب بگویم «روسهای لعنتی». موسیقی متن بازی در فضاسازی بینظیر آن و القای حس عدم آرامش به بازیکن نقش به سزایی ایفا میکند ولی در طرف مقابل صداگذاری شخصیتها در کنار اینکه تناسب خوبی ندارد، از کیفیت ضبط پایینی هم برخوردار است.
Pathologic 2 که در واقع پاتولوژیک یک سوم است، با داستان مرموز و جذاب خود و پیشرفتهایی در بخش ترجمه و طراحی منوهایش برگشته ولی از نظر فنی همانند نسخه اصلی مشکلات قابل توجهی دارد که انتظار میرود با منتشر شدن بخشهای مربوط به دو شخصیت دیگر این مشکلات برطرف شود. پاتولوژیک 2 اثریست که حتماً باید آن را تجربه کنید چون حتی با گذشت نزدیک به 14 سال، کمتر عنوانی در داستانگویی به آن نزدیک شده اما خودتان را برای رو به رو شدن با تعدادی مشکلات فنی اساسی و ظاهری کهنه آماده کنید.
امتیاز بازیسنتر - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان مرموز و جذاب فضاسازی عالی موسیقی متن به یادماندنینقاط ضعف: مشکلات فنی قابل توجه کیفیت پایین صداگذاری شخصیتها سیستم مبارزات کهنه و بسیار ساده این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است